خانم سیاستمدار
خواهر جونم دیشب یک گوشی نو خرید .
خوبیش اینه که گوشی سابقش به من ارث رسیده
اما بدیش اینه که دیگه باید به خواب ببینم به این گوشی جدیدش دست بزنم
امشب بابا و ثمین سرگرم گوشی نو بودن که تنظیماتش و درست کنن و به خیال خودشون سر من هم با گوشی سابق گرم بود. منم زیر چشمی داشتم میپاییدمشون . تا فرصت را مناسب دیدم بلند شدم رفتم سمت بابا و همزمان که داشتم میگفتم نایی نایی(نازی) سعی کردم با اون دستم گوشی را بکشم که بابا سریعتر از من عمل کرد و گوشی مزبور جان سالم به در برد.
بله من به فراست دریافتم که نایی گفتن و نایی کردن فقط برای ابراز محبت نیست و کاربردهای دیگه ای هم داره مثل اینکه بخوای کسی را تبدیل به یک موجود شریف گوش دراز کنی تا به خواسته ات برسی . هرچند که این بار موفق نشدم ولی برای شروع که خیلی خوب بود چون همه خانوادم بالاتفاق گفتن عجب سیاستی داره