حسن ختام دوماهگی
قرار نبود از مسائل غمگین کننده بنویسم ولی چاره ای نیست چون زندگی همینه یک پیانوه با ترکیب کلیدهای سیاه وسفید.
دونه های صورتم بدتر شد وحسابی هم میخارید. دکتر ممیشی یک داروی ساختنی دادکه سر دو سه روز خیلی بهتر شد اما گفت که به پروتئین گاوی حساسیت دارم ومامانم نباید شیر بخوره تا من خوب شم.
واما پایان دوماهگی همراه بود با یک واکسن درست وحسابی که پاهامو از کار انداختبی انصافا به هر دوتا رون پام هم زدند .خدارا شکر تب نکردم چون مامانم قبل رفتن بهم قطره استامینوفن داد .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی