اولین شهربازی من
من عاشق شهربازی شدم
اونهمه نور و رنگ و صدا و آدم تا حالا یک جا ندیده بودم
5 تا بازی سوارشدم
رالی کودکان
اسب
هلی کوپتر
بالن
استخر توپ
استخر توپ و با ثمین رفتیم
کمرش شکست از بس منو انداخت توی توپها و دراورد
تموم شد اما من انقدر جیغ زدم تا دوباره بلیط گرفتن و رفتم بازی
از شهربازی هم نمیخواستم بیام بیرون
با گریه اومدم
میخواستم سوار رنجر بشم
......
عکسها اصولا تار شد چون در حال حرکت گرفته شد
اما فیلم خیلی داریم
فرداش انقدر گفتم شهربازی ، شهربازی که بابا و مامان بردنم پارک شقایق نزدیک خونمون که غیر از تاب و سرسره چند تا وسیله بازی برقی هم داره یعنی یک شهربازی در ابعاد کوچک
اونجا هم چند تا بازی رفتم و بالاخره سیر شدم .
اولین شهربازیم رو در سن دو سال و نیمگی رفتم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی