یادداشت های کودکی من

من عطرینم غنچه ای که بتازگی برشاخه زندگی روئیده وقراره شکفتن وجودم وباز شدن یکی یکی گلبرگهای زندگیم رو اینجااززبون خودم وبه قلم مامانم بخون

تازه های ماه پنجم 3

1391/12/26 15:34
نویسنده :
241 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از شناخت پاها و اینکه در گرفتنش حرفه ای شدم حالا نوبت انگشتای دستمه که مدام جلوی چشمم باز و بسته میکنم و مامان به نظرش میاد دارم میرقصم البته به نظرش میادخیال باطل

 

قبلا گفتم چقدر اسباب بازی دوست دارم . به همون اندازه از رقص و موسیقی هم خوشم میاد اما راجع بهش بعدا توضیح میدم . توی بازی هم باید حرکاتشون ملایم باشه وگرنه هیچ خوشم نمیاد . کلا از حرکات تند و خشن بدم میاد و زود هم واکنش نشون میدم .یک چیزی هم به بزرگترها بگم لطفا حواستون جمع باشه اروم عطسه و سرفه کنین اخه من از صدای عطسه و سرفه بلند میترسم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)