بامن بیشتر اشنا شوید4
بدون شرح
وقتی قراره تمیز بشم به به بشم از اونجایی میفهمم که سر جای مخصوص همیشگی میخوابم و مامان اول جورابهامو از پام در میاره منم زودی میفهمم موضوع از چه قراره و اروم وخندون منتظر میشم .مامان هم تا اخرین مراحل کلی باهام حرف میزنه وقربون صدقه ام میره .
اما یوقتایی هم نه دیگه ،مثل اون شبی که تا نزدیک صبح چند باری پوشکمو عوض کرد ویکبارش وقتی دستاشو شست وبرگشت تا بغلم کنه دید لباسم خیسه وبه تشک هم نم داده اون وقت این شکلی شدکه دیگه مادر به فریاد هر دومون رسیدن و منو از دست یک مامان عصبانی نجات دادن وخودشون عوض کردن. این تعویضهای پشت سرهم به دلیل وصول اخرین بخشنامه اقای پدر هستش به این مضمون که مبادا حساب هزینه وپولشو بکنی ،راضی نیستم پوشک بچمو دیر به دیر عوض کنی.مامان جان هم به محض مشاهده موارد بودار یا نمدار اقدامات لازم را مبذول می فرمایند. وخوب این وسط همه چی به نفع من تموم میشه
بابا
مامان
من